بررسی کامل Disgaea 6
در حالی که گنجاندن تمام DLC های منتشر شده قبلی (از جمله مجموعه رایگان Hololive Collaboration Set) و عملکرد بهبود یافته باعث می شود این نسخه نهایی باشد، برخی از مشکلات طولانی حس لذت Disgaea 6 را کمرنگ می کند.
Nippon Ichi Software بسیار شبیه به قهرمان رام نشدنی و مرده Disgaea 6 بسیار انعطاف پذیر است. سه سال پیش، راه اندازی Disgaea RPG بسیار مشکل بود، و این شرکت را مجبور به پرداخت هزینه های مالی برای پرداخت حقوق کارکنان خود کرد. برای طرفداران بازی نقش آفرینی استراتژیک معروف، این خبر ناامید کننده بود. اما همانطور که زیرنویس اصلی بازی ("Defiance of Destiny") اعلام کرد، این شرکت به نوعی توانست خود را احیا کند و از چیزی که اجتناب ناپذیر به نظر می رسید فرار کند.
Zed، زامبیها و بقیه بازیگران Disgaea 6 دارای قابلیتی به نام فوقالعاده تناسخ هستند. این مکانیک مرگ را تا حدودی بی معنی می کند. در حالی که یک کاراکتر باید به سطح 1 برگردد، آمار پایه آنها افزایش می یابد در حالی که توانایی هایی مانند دامنه حرکت و ارتفاع پرش افزایش می یابد. در اصل، شما دوباره قوی تر متولد می شوید و پتانسیل بیشتری را نشان می دهید. متأسفانه، این کاملاً منعکس کننده Nippon Ichi پس از شکست Disgaea RPG نیست .
بهعنوان یک طرفدار فداکار فرنچایز، از زمانی که شوخیها و نبردهای لاهارل، اتنا و فلونا در ساعت تاریکی سال 2003 مرا مجذوب خود کرد ، انتظارات افزایش یافت و منجر به تولید اولین فرنچایز اصلی در شش سال شد. با این حال، Defiance of Destiny چیزی بیشتر از یک بازی نقش آفرینی شایسته و مسلماً بدترین ورودی در سری اصلی Disgaea بود . Disgaea 6 از خط داستانی، ساده سازی مبارزه تا عملکرد، ناامید شد.
خوشبختانه، رایانه شخصی و پلی استیشن 4، نسخه Disgaea 6 Complete آنچه را که می تواند برطرف می کند. در سوییچ، بازیکنان باید بین عملکرد و کیفیت بصری یکی را انتخاب میکردند و هیچ کدام رضایتبخش نبود. این مشکل برطرف شده و خواندن تابلوهای راهنما در بازی را آسانتر میکند، اما مدلهای کاراکتر هنوز هم بیرحمانهای را نشان میدهند که جنهای قدیمیتر از آن اجتناب میکردند. به این ترتیب، Disgaea 6 همچنان مانند یک ورودی سری انتقالی به نظر می رسد، به جای عنوانی که ویترین جدید و جسورانه ای را برای هنر شخصیت تاکهیتو هارادا ایجاد می کند.
زد، به معنای واقعی کلمه مرده است
بهترین ورودیهای Disgaea تعادل لذتبخشی بین گفتگوی پرشور و نبرد سنتی مبتنی بر شبکه یافتند. اما در اینجا، شخصیت پردازی ها در کیفیت متزلزل می شوند. به غیر از سرسختی که دارد، زد یک رهبر نسبتاً ضعیف با ویژگی های جالب کمی است. او فاقد کودکانه بودن لاهارل، داستان غنی و عجیب و غریب والواتورز، یا کمان رستگاری آهسته مائو است. در عوض، همدم سگی او سربروس، با شوخ طبعی مرده و نگرش پر جنب و جوشش، بسیار جذاب تر است.
یک گروه معمولی از شخصیت های ثانویه وجود دارد که عمدتاً از یک رتبه اجتماعی بالاتر می آیند. در حالی که نویسندگان میتوانستند از تفاوت کلاس برای معرفی یک زیرمتن جالب استفاده کنند، این تنظیمات تنها در واضحترین راهها مورد سوء استفاده قرار میگیرد. ما خیلی فاصله داریم تا لاهارل که در مورد عشق یا بزهکاری وارونه Diagaea 3 ناله کند . مطمئناً، علامت تجاری شوخ طبعی اینجاست، به خصوص با نامگذاری سنتی اقلام دیوانه وار فرنچایز. اما تبادل شخصیت ها فاقد یک معضل اخلاقی است که ارزش توجه به آن را داشته باشد.
حتی ظاهر یک رنجر منشوری هیجان زیادی را برانگیخته نمی کند
تنظیم بازی بر تمایل زد به کشتن خدای نابودی متمرکز است. در حالی که بازی در نهایت انگیزه های قهرمان داستان را توضیح می دهد، بسیاری از تحریکات تا اواسط بازی روشن نمی شود. به این ترتیب، از دست دادن علاقه به طرح آسان است، به خصوص با توجه به اینکه مبارزه در حال حاضر اجباری نیست.
بهجای رقابتهای تند و رفاقتی که بازیگران احساس میکنند، تعاملات میتواند از هم گسیخته شود. توضیح این است که تناسخ های فوق العاده، Zed را در دنیای هر شخصیت جدید ایجاد می کنند. به این ترتیب، به ندرت رضایت یک حزب متحد با یک جاه طلبی مشترک وجود دارد. حس وحدت شکننده ای که اغلب در سریال نفوذ می کند فقط در دوزهای اندازه گیری شده است. بله، دنیای سینمایی مارول از مشاهده یک تیم هم افزا در عمل احساس رضایت کرده است. اما دیدن گروهی که اختلافات خود را کنار میگذارند و بعل را از بین میبرند، یکی از اصلیترین بخشهای فرنچایز است و هرگز به Defiance of Destiny نمیانجامد .
خودسری اعداد
به همین ترتیب، لذتی که از طریق سنگ زنی حاصل می شود نیز دوباره آموزش داده می شود. Disgaea ممکن است بیشتر به خاطر سطح شخصیت ظالمانه و مجموع آسیبهایی که همتایان نقشآفرینی را تقلید میکنند، شناخته شود. وقتی Hour of Darkness در سال 2003 وارد شد، بازیکنان میتوانستند شخصیتها را تا 9999 تراز کنند. اکنون، ابر تورم جهان هلند را گرفتار کرده است و صفرها را به همه چیز اضافه میکند. به این ترتیب، سقف سطح 99،999،999 است و اکنون می توان ده کوادریلیون نقطه آسیب وارد کرد.
درست مانند زمانی که پین بال شروع به اضافه کردن صفر به امتیازات کرد، این یک تکنیک نسبتاً بی مزه است. مطمئناً، ممکن است یک یا دو بار شگفت زده شوید که صدها سطح رشد می کنید یا یک حمله می تواند به صورت تصاعدی بازنویسی شود، اما این اثر برای طرفداران فرنچایز بدیع نخواهد بود. به خصوص از آنجایی که آسیاب کردن اکنون بی معنی است.
ژانر "پرداخت برای بازی نکردن".
چیزی که یکی از تعیین کننده ترین تصمیمات بازی خواهد بود، گنجاندن نبرد خودکار است. در حالی که انتظار داشتم Defiance of Destiny به نوعی فریب آسیاب خودکار را تعدیل کند، نیپون ایچی فعالانه آن را تشویق می کرد و در حین بازی مکرراً امکانات آن را به بازیکنان یادآوری می کرد. شما را نمیدانم، اما پرداخت 70 دلار برای بازیای که فعالانه شما را متقاعد میکند که آن را بازی نکنید، احساس عجیبی میکند، به خصوص زمانی که مبارزه یکی از بهترین اجزای این سری باشد. به عنوان یک مکانیک، نادیده گرفتن آن بسیار وسوسه انگیز است، و به همان اندازه که مقاومت کردم، متوجه شدم که در برابر بهترین قضاوتم تسلیم شده ام.
در تئوری، نبرد خودکار تغییری در دیدگاه ارائه می دهد. به جای نقش یک رهبر دسته ای که در میدان جنگ دستور می دهد، شما یک ژنرال هستید با دیدگاه کلان گسترده تر. اما وقتی دنیا را از دریچه چشم یک فرمانده زبده ببینید، بازگشت به سنگر کار سختی به نظر می رسد. چرا وقتی می توان کار را با سرعتی سریع خودکار کرد و یک شبه به انجام رساند، ده ها ساعت برای سنگ زنی سرمایه گذاری کرد؟ صرف ساعتها برای افزایش قدرت شخصیتها، یک معامله برای کاهش سختی بود. اما از آنجایی که می توانید این کار را به صورت خودکار انجام دهید، چالش دیگر مرتبط نیست.
از زمان اولین بازی Defiance of Destiny ، من با تعداد زیادی از طرفداران سریال صحبت کرده ام. برخی با دیدگاه من موافق بودند. اما بیشتر از مسئولیت های خود صحبت کردند و اشاره کردند که آنها وقت کافی برای انجام وظایف کاری، همسر یا فرزندان را ندارند. با توجه به افزایش تصاعدی در سطوح کاراکترها و خروجی آسیب، مبارزه دستی میتواند در مواقعی مانند یک کار سیزیفی به نظر برسد. اما بدانید که نبرد خودکار یک دارو نیست. مراحلی که پرتاب اعضای حزب و برخی از نبردهای ویترینی را وادار می کند، مبارزاتی را برای CPU ایجاد می کند.
کنترل شیطان DIY
اگر همه اینها جنبه مثبتی داشته باشد، آن را در مؤلفه Demonic Intelligence بازی یافت می شود. مانند یک بازسازی قوی از سیستم Gambit از Final Fantasy XII ، Defiance of Destiny یک سیستم برنامه نویسی کامل را برای هدایت رفتار واحد ارائه می دهد. از اینکه به شخصیتها بگویید چگونه حمله کنند، چه زمانی درمان کنند، یا بر روی انباشت غارت تاکید کنند، شما کنترل بسیاری از متغیرها را در دست دارید. من همیشه مجذوب این نوع سیستمهای کدنویسی هوش مصنوعی بودم و Disgaea 6 یکی از بهترینها را در ژانر نقشآفرینی ارائه میدهد. به همان اندازه که رفتارهای تنظیم دقیق لذت بخش است، ای کاش نیپون ایچی از این سیستم برای یک بازی اسپین آف استفاده می کرد و سری اصلی را به حال خود رها می کرد.
طرفداران اختصاصی Disgaea تعدادی سیستم گیم پلی بازگشتی را پیدا خواهند کرد. ژئو پانل ها مثل همیشه لذت بخش هستند و امکان تقویت متحد را فراهم می کنند. یا خوشحالکنندهتر، از بین بردن نمادها، دنبالهای شبیه به دومینو را آغاز میکند و هر چیزی را که به اندازه کافی بدشانس باشد در مسیرشان زخمی میکند. Dark Assembly برمی گردد و امکان شخصیت ها، آیتم ها یا پیوندهای جنگی جدید را ارائه می دهد. تصویب لایحه از طریق رشوه خواری همچنان یکی از برداشت های طنز آمیز در سیستم های سیاسی مدرن است. البته، "تقلب" یک بخش کلیدی از فرمول باقی می ماند، و هنوز هم کمی برانداز به نظر می رسد.
مبارزه طبقاتی
اما چند ویژگی وجود دارد که برای کهنه سربازان جهان هلند خوب نخواهد بود. قابل توجه ترین تعداد کلاس های فشرده است، با Disgaea 6 که 13 کلاس انسان نما و 9 کلاس هیولا را گسترش می دهد. حتی نگران کننده تر، حذف توانایی هایی مانند فیوژن، جادوگری، و پرتاب کردن و همچنین تجهیزات متمایز برای هیولاها است. نه، تفاوت کمی بین این دو گروه وجود دارد. حداقل برخی از کلاسهای جدید برای استفاده سرگرمکننده هستند، زیرا Psychics دارای مهارتهای گرانبهای کوبنده و دوربری هستند. آنها همچنین به شناسایی نقاط ضعف کمک می کنند. Mecha Girls به ویژه هنگام رویارویی با گروه های بزرگ موثر هستند، در حالی که Pincers خرچنگ های غول پیکر با اسکلت بیرونی محافظ هستند. حتی بیشتر از ورودیهای قبلی، هم افزایی تیم اختیاری است و ساختن گروههای عجیب و غریب خودتان بسیار سرگرمکننده است.
همانطور که قبلاً ذکر شد، تغییر Disgaea 6 به بعد سوم بسیار دشوار است. مطمئناً پرترههای شخصیتها کیفیت جذاب خود را حفظ میکنند و باعث بالا رفتن ذرهای از شوخیهای بازی میشوند. اما به میدان نبرد بروید و جزئیات از مدل شخصیت ها ناپدید می شوند. بله، Disgaea 6 Complete از وضوح بالاتر پشتیبانی می کند و پیشرفت هایی مانند نمونه برداری فوق العاده نیمه شفاف و بزرگنمایی وضوح تصویر را ارائه می دهد. اما انتقال به کاراکترهای چند ضلعی منجر به از دست دادن جزئی جذابیت می شود. نکته مثبت، انیمیشن های بیکار بازی است که به جان بخشیدن به چیزها کمک می کند.
یک پورت کامپیوتر جامد
در رایانه شخصی، Disgaea 6 full یک اجرای کامل است. آزمایش بر روی لپ تاپ i5 با RTX 2060 و دسکتاپ i7 با خروجی 2070 Super، روان و شصت فریم در ثانیه به راحتی به دست آمد. به این ترتیب، دارندگان Steam Deck با عملکرد بیعیب و نقص بازی، بسیار خوشایند هستند. البته، این برای هرکسی که دکل سادهتری دارد، یکسان است، با عنوانی که میتواند برای پذیرفتن مخاطبان زیادی مقیاس شود. و مهم نیست که از چه کنترلکنندهای استفاده میکنید، NIS America موفق شد درخواستهای دکمه را درست دریافت کند. این یک راز است که چرا این هنوز برای بسیاری از توسعه دهندگان در سال 2022 یک مانع است.
موفقیت دیگر بازی در گنجاندن شخصیتهای قسمتهای قبلی Disgaea و همچنین حضور پنج Hololive Vtuber است. همچنین تعداد زیادی لوازم آرایشی، با رنگها و تجهیزات با تم شخصیت و مجموعهها و تقویتکنندهها وجود دارد که به شما کمک میکند تا در بازی شروع کنید. با این حال، افزایش نیاز به سنگ زنی و سپس فروش اقلام برای متعادل کردن این نیاز یکی از بدترین روندها در نقش آفرینی معاصر است. قیمت 70 دلاری ممکن است نقطه گیر دیگری برای بسیاری از دوستداران فداکار Disgaea باشد .